مقدمه
به یاد زنده یاد شاعر گرانقدر سهراب سپهری
با سلام و ادب و احترام
آری با نام سهراب در اذهان عموم و علاقهمندان به شعر و فرهنگ و ادب سرودههای هشت کتاب تداعی میشود و آثاری که در تاریخ زمان به یادگار باقی خواهد ماند آنقدر سرودههای سهراب پر محتوا و دارای معنی و مفهوم خاص خود میباشد که برای هر کس قابل استدراک نمیباشد او سطحی نگر نبوده پیرامون هر موضوع افکار او تا عمق هر مطلب نفوذ کرده و بینش فکری او حتی از عمق اشیاء و دل خاک و گیاه عبور و آنچه برداشت نموده در قالب شعر به تصویر کشیده که باید برای درک مطالب در ابعاد مختلف تجزیه و تحلیل شود افکار او در بینهایتها سفر کرده و از کره خاکی گذشته است و تا خدایی که در این نزدیکیهاست» رفته است. و او خالق عالم هستی را شناخته و قدرت خداوند در همه چیز را درک نموده آری او علاوه بر سرودن شعر در نقاشی دارای مهارت و تبحر خاص بوده است که آثار زیادی از او به یادگار مانده از طرفی سفرهای زیادی به خارج از کشور داشته و به آداب رسوم و فرهنگ و تمدن تعدادی از کشورها آشنایی داشته ولی کشور و وطن خود کشور اسلامی ایران به خصوص زادگاه خود کاشان را دوست داشته در سرودههایش از کاشان یاد نموده من اهل کاشانم روزگارم بد نیست» درباره سهراب باید کتابها نوشته شود تا شخصیت واقعی او شناخته شود.
اینجانب فقط اشارهای به این شاعر گرانقدر و هنرمند ارجمند نمودهام. چون زادگاه من روستای خسروآباد از توابع بخش میمه استان اصفهان میباشد و از نظر موقعیت جغرافیایی و فرهنگی با کاشان همجوار میباشد بالطبع بین دو منطقه رفت و آمدهایی از قدیمالایام تا به حال وجود داشته است. علاقهمندان به شعرهای سهراب اطلاع دارند که ایشان به گلستانه کاشان علاقه وافری داشته است و اشعار زیادی در آنجا سروده است بنده هم به آن منطقه رفت و آمد داشتهام چون تعدادی از بستگانم در منطقه جوشقان قالی و روستای ورکان و نقاط دیگر ست دارند شایان ذکر است حقیر یکی از علاقهمندان به شعرهای استاد سپهری هستم و در آن زمان چندین بار در گلستانه کاشان با ایشان دیدار داشتهام. جا دارد به یاد استاد عزیز یکی از خاطرات خود را بنویسم. زمانی من به گلستانه رفته بودم ایشان هم آنجا حضور داشتند آن منطقه دارای طبیعت زیبا و در فصل بهار آب و هوای مطبوع و دل انگیز دارد و هر کس دارای ذوق و قریحه در شعر باشد آماده سرودن میشود. یاد دارم باقیمانده درخت قطع شدهای آنجا وجود داشت که استاد سپهری به عنوان صندلی از آن استفاده میکرد. و در سکوت مطلق مشغول نوشتن شعر میشد و ساعتها آنجا بود و یک عدد کوله پشتی هم همراه خود داشت که مقداری مواد خوراکی و وسایل مورد نیاز در آن موجود بود و موقع نوشتن کمتر با کسی صحبت میکرد.
یاد دارم درختان توت در آن منطقه وجود داشت یک روز با ایشان از درختی مشغول خوردن توت بودیم که دیدم استاد یک دانه توت سالم را برد و در گوشهای روی زمین گذاشت و برگشت و مشغول خوردن توت شد، من گفتم استاد توت را کجا بردی اظهار داشت روی توت مورچهای بود آن را روی زمین گذاشتم که آن مورچه مصرف کند. چون آن مورچه زودتر از من آمده بود. و حق او بود.
آری همین عمل نمایانگر انسانیت یک انسان و مهر و محبت و عاطفه و مهربانی موج میزند بلی سهراب رفت اما نام و یاد و آثار او در عرصه و گستره تاریخ کهن و فرهنگ و ادبیات پارسی ایران زمین کشور عزیز اسلامی ما همواره جاودان و در صحنه روزگار به یادگار خواهد ماند و به یاد این استاد عزیز و دوست شاعر به رسم یادبود و یادگار سرودهای که در کتاب به رنگ زندگی بنده به چاپ رسیده است تقدیم مینمایم.
عشق زنده است به یاد سهراب سپهری»
با مدعی مگوید اسرار عشق و هستی تا بی خبر بمیرد در رنج خودپرستی حافظ»
هنوز هم عشق در قلب شقایق هست
زندگی جاری زلبخند شقایق هست
آری آن روز که سهراب اینگونه نوشت
تا شقایق هست زندگی باید کرد»
خبر از دل پر درد گل یاس نداشت
شاید سر هر کوی و برزن
هزاران یاس و آلاله میکاشت
شاید به پاس احترام گلهای مینا محبت میکاشت
و شقایق را نماد زندگی میپنداشت
و باید به رسم ادب
به شاعر این قرن احترام گذاشت
و دانست تا شقایق هست زندگی باید کرد»
با احترام بیژن جورمند –افسر بازنشسته نیروی انتظامی (099042361)
bijanjoormand.blogfa.com
خدا حافظ مادر (هدیه نثار به روح مادرم)
یاد ,سهراب ,توت ,استاد ,منطقه ,شقایق ,و در ,به یاد ,که در ,فرهنگ و ,به یادگار ,شاعر گرانقدر سهراب
درباره این سایت